این نامه را خطاب به همه کسانی می نویسم که با تقویم سر سازگاری ندارند. این نامه را خطاب به همه دوستانی می نویسم که با شتاب بی مدارای زمان مشکل دارند. خطاب به همه نازنینانی می نویسم که می دانند چه آسان می توان زمین و البته زمان را یکسره به فحش کشید؛ به رکیک ترین ناسزاهای ممکن، اما بی فایده!
دوستان عزیز من!
امیدوارم خوب باشید، اگر این گذار کم طاقت زمان بگذارد!
چند ساعت پیش، تقویم غالب جهان برگ دیگری خورد و حجم بزرگی از تقصیرات و کم کاریهای ما را در حالی که به صفحات خط خورده سال پیشین سنجاق شده اند به محاق بهانه جوییهای تکراری برد. من که شکایتی ندارم! در گذار این همه بیفایدگیهای تاریخی و تاریخ بیفایدگیها خوب یاد گرفته ام که سال و ماه و عدد و رقم را با چاشنی خرافات به شیوه نه چندان بدیعی به باد فراموشی بسپرم، ویژه آن که پای سیزده در میان باشد.
دوستان خوب من! ایمان دارم که چندان شگفت زده نخواهید شد اگر من بگویم سال گذشته، دو هزار و سیزده سال پس از آن طویله دوست داشتنی، بدترین سال زندگی من بوده است و من اکنون می روم در آستانه ی بدترین سال بعدی زندگی خودم، یک دنیا آرزوی خوب و رویای نشکافته را با خدایی که نمیشناسمش مرور کنم. تا بوده همین بوده: انسان تاریخ را پدید آورده تا مبدا گشاینده ای برای تکرار اشتباهتش یافته و مرجع قابل اعتمادی برای فریفتن خود و خود پسندیهایش فرآهم آورد.
عزیزان من! باور کنید یکی از معدود خوبیهای مهاجرت همین است که شما بی آن که بخواهید دو دستاویز زمانی برای میخ کردن اشتباهات به دیوار کوتاه ثانیه های از دست رفته دارید. یک روز با خود وعده می کنید که از ابتدای این یکی تقویم به سلسله ی بی پایان اشتباهات فرمان ایست بدهید، فردا در عین بی خیالی (بخوانید نا امیدی توام با اعتماد به نفس) ابتدای تقویم دیگر را هدف می گیرید؛ غافل از آن که دیر سالی نگذشته، چشمتان به حلقه ای گشوده می شود که بسته تر از آن متصور نیست.
از این همه خود افشاگری چه باک! ماییم و اتصال سالیانه به مبدا تازه ی خودویرانگری. این ترسالی ی خوش خیالیها خجسته، که اگر این تازه شدن نبود و اگر بهانه ای برای یک پایان موقت نداشتیم، خدا می داند چه اندازه باید در برابر خود خجالت می کشیدیم.
عزیزان من! غرق خنده ام از این همه که خدای خوبم گستاخم آفریده ... همانا که سپاس و ستایش سزاوار اوست!
رضا
یازدهم دی ماه نود و دو
Kentish Town
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر